سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند متعال، بنده ای را دوست دارد که چون بفروشد، آسانگیر باشد ؛ چون بخرد، آسانگیر باشد ؛چون قضاوت کند، آسانگیر باشد ؛ و چون قضاوت بخواهد، آسانگیر باشد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 158606
رهگذر... - این وبلاگ عنوان نداره
|
RSS
|
|
خانه
|
|
شناسنامه
|
|
پست الکترونیک
|
|
مدیریت وبلاگ من
|
|| مطالب بایگانی شده ||
نامه های بی پاسخ
تا قیامت در انتظارت
غمنامه
دل نوشته
یاد ایام....
روزهای خوب...
بخاطر ماه...
زمزمه های شبانه...
|| اشتراک در خبرنامه ||
|| درباره من ||
سمیرا
آمدی رفت زدل صبر و قرارم بنشین بنشین تا به خود آید دل زارم بنشین دل و دین بردی و اکنون پی جان آمده ای بنشین تا به تو آن هم بسپارم بنشین
|| لوگوی وبلاگ من ||
|| لینک دوستان من ||
خانه متروک
رضا و مهتاب
زندگی با عشق معنی پیدا میکند
**پرنده تنهایی**
ندای شرق
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
تنهایی مرام عشقه
معلم،عشق،دانشجو
غروب سیاه
JUST REAL LOVE
انگشت نما
یادداشتهای پراکنده یک عاشق
ستاره ساحل
مسیر سبز
ع + ش+ ق
سیمین بر
همسفران عشق
گلچیده ها
دلکده اشکان گنجی
کوچه های قلبم
صلیب
تمام زندگی من...
|| لوگوی دوستان من ||
|| اوقات شرعی ||
اوقات شرعی
|| وضعیت من در یاهو ||
یــ
ــاهـو
رهگذر...
نویسنده: سمیرا(چهارشنبه 85/5/18 ساعت 1:4 عصر)
آنکس که می گفت دوستم دارد عاشقی نبود که به شوق من امده باشد رهگذری بود که روی برگهای خشک پاییزی راه می رفت صدای خش خش برگها همان اوازی بود که من گمان می کردم میگوید: دوستت دارم
((برگرفته از نوشته های یکی از دوستان))
باتشکر از نظرشما! ( )